۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

اعتراضات مردم عرب علیه جمهوری اسلامی به کدام سو بایستی برود؟


اعتراضات مردم عرب علیه جمهوری اسلامی به کدام سو بایستی برود؟

از نشریه آتش  شماره 78

کاوه اردلان

روزهاي آغازين سال 97 اهواز و چند شهر ديگر خوزستان  شاهد اعترضات وسيع مردم عرب عليه جمهوري اسلامي بود. ماجرا از آنجا آغاز شد که در يکي از ميان برنامههايي که در جريان نمايش کلاه قرمزي از تلويزيون پخش شد، کودکي عروسکهايي که لباس مليتهاي مختلف را پوشيده بودند، در مناطقي که اين اقوام اکثريت دارند، روي نقشه نصب ميکند. وقتي نوبت به بخش خوزستان ميرسد، تنها عروسکي که لباس بختياريها را به تن داشت روي تابلو نصب ميشود و خبري از عروسک ملبس به پوشش عربهاي خوزستان نبود. اعتراضات چندين روز پياپي ادامه داشت و درگيريهايي ميان نيروهاي سرکوبگر جمهوري اسلامي و مردم عرب رخ داد. در پي اين اعتراضات بيش از چهارصد نفر دستگير شدند و بسياري محکوم به حبسهاي طولاني مدت شدند.
برنامه کودکي که از کانال دو سيماي جمهوري اسلامي پخش شد پديدهاي جدا از ساير برنامههاي راديو و تلويزيوني جمهوري اسلامي که بيش از صد کانال را در برميگيرد نيست چرا که همه بخشي از  دستگاه سياسي و ايدئولوژي طبقه حاکمه هستند. امکان ندارد که برنامهاي، حتي انتقاديترين برنامه پخش شود و مفاهيم مذهبي اسلامي و دفاع از "ميهن اسلامي"  و "دفاع از حَرَم" و مفاهيم برتريطلبانه جنسيتي و يا تحقير مليتها در آن گنجانده نشده باشد. مردم بهخصوص در سالهاي اخير در مقياس وسيع برنامههاي جمهوري اسلامي را نگاه نميکنند و بيشتر برنامههايي را که از ماهواره پخش ميشود، تماشا ميکنند.
ستم بر مليتهاي غير فارسِ ساکن ايران جزو ارکان جمهوري اسلامي است. جمهوري اسلامي از بدو تاسيسش وجود مليتهاي ساکن ايران را انکار کرد و بهجاي آن از ملت مسلمان و هويت اسلامي صحبت کرد و اين خيلي زود بخشي از ايدئولوژي طبقه حاکمه شد. ستم بر ملت عرب سابقه تاريخي دارد و  منحصر به دوره جمهوري سلامي نيست. در سال 1925 رضا شاه آخرين حاکم عرب در ايران را سرنگون و حاکميت ملت فارس را تحکيم کرد. در زمان حکومت پهلوي نيز وجود ملت عرب مانند ملت کرد و ملت بلوچ انکار ميشد.
پس از قيام عمومي مردم عليه رژيم شاه و سرنگوني آن و شکلگيري دولت موقت به نخستوزيري بازرگان برخي متوهم بودند که حقوق مليتها بهرسميت شناخته شود اما در مدت کوتاهي مشخص شد که از اين خبرها نيست و در قانون اساسي جمهوري اسلامي بهجاي ملت از لفظ قوميت استفاده شد. در ابتداي سر کار آمدن جمهوري اسلامي چندين گروه و سازمان عرب بهوجود آمدند و حتي هيئتهايي براي طرح خواستههاي ملت عرب راهي تهران شدند و خوشخيالانه مطالبات خود مانند به رسميت شناختن تدريس و تکلم زبان عربي در مدارس و اختصاص مقداري از بودجه نفت استخراج شده به خوزستان را پيش گذاشتند. جمهوري اسلامي نه تنها به اين خواستهها نوجهي نکرد بلکه بسياري از شخصيتها و رهبران سازمانهاي عربي را اعدام و بسياري را ترور کرد.
بارها ميشنويم که در غالب اظهاريهها و لطيفهها به ملت عرب بهعنوان ملتي بيفرهنگ و عقبمانده توهين ميشود. البته اين فحاشيها منحصر به مردم عرب ساکن ايران نيست بلکه ملت عرب که در کشورهاي مختلف پراکنده هستند آماج حملات برتريطلبان رنگارنگ عمدتا فارس هستند. در اين ميان، ارتجاع اسلامي شيعه محور در توهين و نفي وجود ملت عرب تنها نيست. عظمتطلبان سلطنتطلب بهاصطلاح ميراث کوروش و رضا شاه را در بوق و کرنا ميکنند و سبعيت و سرکوبگري جمهوري اسلامي را به حاکميت "عرب"ها نسبت ميدهند. بسياري اوقات گفته ميشود که حاکمين جمهوري اسلامي ايراني نيستند و عرباند! البته برخي بهشکل مضحک، پرده نازکي بر بينش برتريطلبانه و نژادپرستانه خودشان کشيده و ميگويند که "مردم عربزبان" ساکن جنوب ايران حسابشان از عربهاي عربستان جداست و ايراني هستند!
چند سال پيش در پي تشديد تضاد ميان دولت عربستان سعودي و دولت ايران دو جوان ايراني در فرودگاه عربستان ادعا کردند که مورد آزار جنسي قرار گرفتند. حکومت جمهوري اسلامي از طريق رسانههاي رسمي و غير رسمي موجي از عربستيزي را به راه انداختند.
در حالي که روزانه ميليونها بشکه نفت از منطقه خوزستان استخراج و صادر مي شود، اکثريت مردم عرب در فقر بهسر ميبرند و در استخدام، آموزش و پرورش و... بر آنها تبعيض روا داشته ميشود. بسيار از مناطق اهواز حتي از گاز محروماند اين در حالي است که خوزستان تامينکننده گاز بسياري از شهرهاي ايران است. ارمغان حاکميت جمهوري اسلامي براي ملت عرب، فقر و بيخانماني و بيکاري بوده و مردم از هر فرصتي براي اعتراض عليه ستم ملي استفاده ميکنند.
ملت عرب مانند ديگر ملتها به طبقات تقسيم شده و هر طبقه ميکوشد که آمال و آرزوهاي خود را دنبال کند. بههمين ترتيب بنا بر بينش نيروهاي رهبريکننده يا مطرح فعال در مبارزات مردم، خواستهها و جهتگيري گوناگوني بر جنبش اعمال ميشود. ناسيوناليستهاي عرب تلاش ميکنند که جنبش را به طرح خواستههاي ملي محدود کنند. در برخي از تظاهراتهاي مردم عرب شعار استقلال شنيده ميشد. بدون شک ملتها در حق تعيين سرنوشت خود آزادند و استقلال ميتواند شکلي از اين تعيين سرنوشت باشد اما مهم آن است که تعيين سرنوشت به چه آمال و آرزو و اهدافي  خدمت ميکند.
بعد از بالاگيري مبارزات مردم عرب عليه ستم ملي، ترامپ و مرتجعين عربستان سعودي و برخي ديگر ادعا کردند که از مبارزات مردم عرب پشتيباني ميکنند. امپرياليسم آمريکا در ميان طرحهاي عديدهاش براي آينده ايران، برپايي جنگ عليه جمهوري اسلامي را نيز بهعنوان يک گزينه جلو گذاشته است. در اين طرح، عربستان سعودي بهعنوان يک رقيب اصلي جمهوري اسلامي در منطقه و متحد امپرياليسم امريکا نقش مهمي بازي ميکند. بههمين دليل دارودستههاي بورژوا  ناسيوناليست و يا مرتجع عرب را حمايت مالي کرده و ميکوشد تا اهداف و آرمان مبارزات مردم عرب را به نفع خود بهکار گيرد. نيروي انقلابي کمونيست بايستي ضمن افشاي توطئههاي جمهوري اسلامي و مقابله با سرکوب مبارزات مردم با توطئه امپرياليستها نيز مقابله کنند.
جمهوري اسلامي زماني ياد مردم عرب ميافتد که به آنها نياز مبرم داشته باشد. در جريان هشت سال جنگ ارتجاعي ميان ايران و عراق، جمهوري اسلامي ضمن استفاده از مردم عرب با  گسيل نوجوانان به جنگ و کشاندن جنگ به شهرها باعث نابودي بخش عظيمي از شهرهاي خوزستان شد.
ايران يک کشور سرمايهداري تحت سلطه امپرياليسم و در عين حال چند مليتي است. ملل مختلف در اين محدوده جغرافيايي تحت يک دولت مرکزي و شرايط نابرابري و تبعيض و سلطهجويي ملت غالب (فارس) زندگي ميکنند. ايدئولوژي مسلط بر دولت آميختهاي از برتريجويي مذهبي شيعه بر پيروان ساير مذاهب و ناسيوناليسم برتريجويانه ايراني فارسي است که وجود ستم ملي و خواستههاي عادلانه ملي را منکر ميشود. تنها زباني که حکومت ميفهمد زبان سرکوب است. جمهوري اسلامي طي بيش از چهل سال حکومت باعث شده که مردم مليتهاي گوناگون اطلاع بسيار کمي از وضعيت زندگي ديگر ملل ساکن ايران داشته باشند. تنها کاري که برخي رسانههاي وابسته به جمهوري اسلامي ميکنند اين است که در مورد برخي جوانب زندگي مردم عرب مثل موسيقي و يا طرز لباس پوشيدن و فرهنگ البته به شکل تحريف شده و پر رنگ کردن مذهب برنامه پخش ميکنند.
بدون شک ملت عرب نيز بايستي حق تعيين سرنوشت داشته باشند. همانگونه که پيشنويس برنامه جمهوري سوسياليستي نوين حزب کمونيست ايران (ملم) اعلام کرده مردم عرب حق دارند که پس از پيروزي انقلاب سوسياليستي رفراندوم برگزار کرده و حتي در صورت پشتيباني اکثريت، مستقل شوند.
برخي ميپرسند اگر يک حکومت انقلابي سوسياليستي سر کار باشد چهکار ميکند؟ بدون شک نمايندگان معترضين به وسيعترين شکل ممکن بايستي اجازه داشته باشند از تريبونهاي دولتي دلايل اعتراضاتشان را بيان کنند و از کانالهاي رسمي مناظره صورت بگيرد. ملتهاي ساکن ايران بايستي حق داشته باشند که در صورت حل نشدن مشکلات در مورد شکل همزيستي با ساير ملتها با برگزاري رفراندوم نظر بدهند. مثلا استقلال داشته باشند و يا اينکه در چارچوب سيستم حکومتي سوسياليستي خودمختاري داشته باشند و يا حتي جدا شوند.
مشارکت آگاهانه مردم در رفع چالشها و تضادهاي مختلف يکي از ويژگيهاي مهم جامعه و دولت سوسياليستي است. دادن آگاهي علمي به مردم درباره ماهيت معضلات و بهرهگيري از ابتکارات و نظرات آنها براي رفع مشکلات، شاخص مهمي در چگونگي اداره جامعه است .تشکيل کميسيونهاي فعال از ميان مردم براي بررسي علمي محروميتها و آگاهگري در مورد جايگاه مذهب و سنت و ربط آن با ستم بر زنان، برگزاري سمينارهاي علمي در مورد جامعهشناسي علمي مثلا علت تقسيم جوامع به ملتها و طبقات و آگاهي از ذات سيستم سرمايهداري جهاني، معرفي ديدگاه انترناسيوناليستي و پرورش مردم با اين ديدگاه از جمله کارهايي است که بايستي تحت رهبري کمونيستهاي انقلابي بهپيش برده شود.
مردم، فارغ از اين که متعلق به کدام ملت هستند، بايد از يک استراتژي واحد براي سرنگوني جمهوري اسلامي و برپايي يک جمهوري سوسياليستي و پيشروي بهسوي کمونيسم در سراسر جهان و پايان دادن بر دهشتهاي سرمايهداري و امپرياليسم و جنگ، مبارزه متحدي را بهپيش ببرند.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر