۱۳۹۴ بهمن ۳۰, جمعه

از «پیشگامی رادیکالیسم مردمی اروپا» تا «تشرف به محضر» خامنه ای

 
 
    سفر الکسيس سيپراس نخست وزير يونان به ايران و ديدار با سران جمهوري اسلامي در روزهاي ميانه ماه بهمن، يک بد بياري واقعي براي مدافعين و ستايشگاران سيريزا در چپ ايران بود. اواخر ژانويه 2015 (تقريبا يکسال پيش) بود که پيروزي ائتلاف سيريزا در انتخابات يونان به موج جديدي از شاديِ توهم زا در ميان افراد و جرياناتي که خود را «چپ» و حتا «کمونيست» معرفي ميکنند، منجر شد. شادي از اين که گويا ميتوان ضد سيستم سرمايه داري بود ولي در درون آن جايي يافت و براي اصلاح آن کار کرد. سيل پيامهاي تبريک به مناسبت «اميد بخشيدن به سنگرهاي آزادي و سوسياليسم» (1) و «بازگشت چپ راديکال و کمونيسم سياسي دخالتگر در اروپا» (2) از سوي برخي سازمانها و احزاب و بعضي روشنفکران چپ به سوي رهبري سرازير جاري شد. اين ميزان از شوق زدگي از پيروزي سيريزا بيش از هر چيز بيان وجود پتانسيل قوي رفرميسم و سوسيال دمکراسي در بخشي از چپ ايران و گرايش به تطبيق يافتن با وضع موجود و اشکال مختلف دولت بورژوايي بود. لرزش دل و دست اينان از راه يابي سيرزا به پارلمان، گوياي عيار واقعي «کمونيسم کارگري»شان است.
اما فقط چند روز وقت نياز بود که سيپراس ابتدا از تمايل دولتش براي حل مسئله بدهي هاي يونان به نهادهاي امپرياليستي اروپا بگويد و بعد از چند ماه نمايش تو خاليِ «مقاومت»، رسما مفاد کُرنش در مقابل زورگويي بانکها و اليگارشي هاي مالي اروپايي را امضا کند. (3) به اين ترتيب افسانة «مقاومت ضد رياضت کشانه» سيريزا و کاريکاتور «افق سوسياليستي اروپاي امروز» زودتر از آنچه خوش بين ترين طرفدارانش هم تصور مي‌‌کردند بر باد رفت. الکسيس سيپراس مانند رئيس يک دولت سرمايه داري و حافظ منافع بورژواها و متحد نهادهاي سرماية مالي اروپا، تمامي ژستهاي راديکاليسم را کنار گذاشت، مشتهاي گره کرده اش را باز کرد، با لبخند يک بورژوا- بوروکرات متشخص تا کمر در مقابل وزيران اقتصاد و رؤساي بانکهاي آلماني و اروپايي خم شد و دستهاي آنها را به نشان معامله بر سر زندگي و معيشت کارگران و حقوق بگيران و جوانان بيکار يوناني فشرد. آش همان آش بود و کاسه همان کاسه، قتل عام اقتصادي مردم يونان ادامه مي يابد!
با اين وجود توهم به «مقاومت» سيريزا در چپ ايران هنوز ادامه داشت و استعفاي فلان وزير يا انشعاب بهمان محفل تروتسکيستي از بدنة سيريزا به عنوان شاخصهاي «طلوع يک راديکاليسم نو و عروج يک قطب انقلابي» در يونان تعبير ميشد. اما گويي طنز روزگار دست از سر مدافعين ايراني سيرزا بر نميدارد و اين بار سيپراس از ميان 193 کشور جهان دقيقا بايد به ايران تحت حاکميت جمهوري اسلامي برود و عکسهاي يادگاري با روحاني، هاشمي رفسنجاني و علي خامنه اي بياندازد. سفر سيپراس به ايرانِ پس از برجام البته در چارچوب «عادي سازي» روابط اقتصادي و سياسي جمهوري اسلامي با غرب جاي ميگيرد. قرار است پس از توافقات، هجوم سرمايه هاي امپرياليستي به ايران آغاز شود و شايد در اين دور جديد ادغام هر چه بيشتر اقتصاد ايران در مدار سرمايه جهاني، سهمي هم به يونان بحران زده برسد. اما آيا جز اين است که اين «دور جديد» سرمايه گذاري هاي امپرياليستي در ايران، شکل ديگري از نفوذ و تسلط روابط استثمارگرانة سرمايه داري امپرياليستي است که تاثيراتش بر اکثريت کارگران و زحمتکشان و کارکنان جامعه، بيکاري گسترده و صعود هزينه ها و گسترش جهل و خرافه و اعتياد و فحشاء خواهد بود؟ و موضع سيپراس و «افق سوسياليستي»اش در قبال شروع اين قتل عام اقتصادي در ايران چيست؟
جالب اينجا است که اين بار و تاکنون هيچ پيامي از سوي ستايشگران ايراني سيريزا براي «الکسيس عزيز» و «رفقاي سيريزا» فرستاده نشده است. گويي مشتاق نيستند به روي خود بياورند که «راديکاليسم مردمي» و «دمکراسي توده اي» سيريزا و سيپراس فقط به تاخت زدن زندگي و اميد مردم يونان با جنايتکاران اقتصادي قدرتهاي امپرياليستي اروپا بسنده نکرده و اين بار مشابه همپالکي هاي آلماني، فرانسوي و ايتاليايي اش براي بهره کشي امپرياليستي از مردم ايران هم گام به پيش نهاده است.
توالي کميک سريال سيريزا و مدافعين ايراني اش بار ديگر نشان داد بين انقلاب کمونيستي و ارتجاع سرمايه داري، بين پرولتاريا و بورژوازي و بين سوسياليسم و کاپيتاليسم هيچ حالت وسط و ميانه اي وجود ندارد. يا از همين امروز براي يک انقلاب سوسياليستي، تحت رهبري يک برنامه و افق و حزب واقعا کمونيستي انقلابي حرکت خواهيد کرد يا به اشکال مختلف تراژيک و کميک به بخشي از وضع موجود و مدافعين آشکار و پنهان آن تبديل خواهيد شد. n
 
يادداشتها:
1-پيام هيئت اجرايي راه کارگر به سيريزا 7 بهمن 1393- مندرج در سايت (rahekargar.net)
2-پيام حميد تقوايي به الکسيس سيپراس 2 فوريه 2015 - مندرج در (rowzane.com)
3- در مورد ماهيت سيريزا و عملکردش نگاه کنيد به: آيا هيچ کار ديگري نمي توان کرد؟  نشريه حقيقت شماره 71 ارديبهشت 1394- مندرج در
(http://cpimlm.com/showh3.php?Id=614&p=71)
 
کامران حقيقي
 


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر